جدول جو
جدول جو

معنی شگرف اندام - جستجوی لغت در جدول جو

شگرف اندام
(شَ / شِ گَ اَ)
زیبااندام. خوش تراش. (یادداشت مؤلف) : هرکیل و هرکله و هرکوله،دختر شگرف اندام نیکوخلقت خوش رفتار: هدکوره و هیدکور، زن جوان شگرف اندام نیکوکرشمه. (از منتهی الارب) ، عظیم الجثه. قوی جثه. قوی هیکل. (یادداشت مؤلف) : قنطریس، شتر مادۀ شگرف اندام. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ اَ)
عورت. شرم. سوءه. آلت تناسلی مرد یا زن. شرم جای. شرمگاه. (یادداشت مؤلف). رجوع به شرم و مترادفات آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیر اندام
تصویر شیر اندام
جوانی که دارای سینه پهن و کمر باریک باشد
فرهنگ لغت هوشیار